اسمی که لرزه بر اندام می افکند!
اسمی که لرزه بر اندام می افکند!
ساکنان قدیمی و بسیاری از اهالی تهران همچنان نام قدیمی این مکان را به یاد دارند و موقع دادن نشانی اسم آن را به کار میبرند. میدان اعدام، میدانی که روزگاری چوبهدار بر آن برپا بود و مجرمان را به سزای عملشان میرساند.
زمانی که شهر تهران بهواسطه زیادی جمعیت نیاز به توسعه پیدا کرده بود، حصار صفوی را که در همان حوالی بود خراب کردند و محل تقاطع خیابان مولوی و خیابان دروازه غار میدان وسیعی درست شد که بساط اعدام را در آن برپا میکردند. اولین شیوه اعدامی که در این میدان استفاده شد سربریدن بود. در وسط میدان تپهای خاکی قرار داشت که در وسط آن ستون آجری کوتاهی ساخته بودند به نام «قاپوق». قاپوق تخته بند با ابزاری بود که به وسیله آن بدن مجرم را محکم به آن میبستند تا تکان نخورد و راحت بتوان سر او را برید. همچنین موقعی که مجرم حکم شلاق داشت از این وسیله برای اجرای حکم استفاده میکردند.
جعفر شهری در کتاب «طهران قدیم» درباره نامگذاری این میدان به میدان اعدام و قاپوق مینویسد: «نام قاپوق از آن روی آمده بود که در وسط آن (محل حوض فعلی) تپهای از خاک قرار داشت که بر بالای آن ستون گرد کوتاهی از آجر ساخته بودند که مجرمان را در پای آن سر میبریدند و با خرابشدن تدریجیاش که جای آن تختگاهی دیواردار ساخته شده به جای ستون آجری تیر چوبی در آن کار گذاشته شد، تا بعدها با پیدایی مشروطه و تمدن و قوانین جدید و آن که سر بریدن علامت توحش و مایه بیآبرویی میگردید، دار و طناب جانشین آن گشته محلش نیز از آنجا به باغشاه و سپس توپخانه رفت تا امروزه که پنهانی و دور از انظار انجام میشود.»
تا این زمان این میدان به اسم قاپوق شناخته میشد، اما بعد از مشروطیت اوضاع تغییر کرد. ظاهرا بعد از مشروطیت و روی کار آمدن نظام جدید سیاسی، مجازات سربریدن عملی غیرانسانی تلقی شد. بنابراین به فکر چاره افتادند. تپه خاکی به مرور زمان تخریب شد و قاپوق وسط میدان هم به همین ترتیب. از این رو، تختگاهی دیوار دار ساخته شد که روی آن تیرکی چوبی قرار داشت و طناب دار را روی آن نصب کردند.
اسمی که لرزه بر اندام می افکند!