
چکیده:
هر یک از ما شیوههای خاصی برای تربیت فرزندانمان داریم که در واقع بازتاب شخصیت ماست. این شیوهها از تمام عواملی که ما را منحصر به فرد کردهاند تأثیر میپذیرند. عواملی مانند نوع تربیت شخصیت و ارزشهایی که به آن پایبندیم
هر یک از این عوامل به تناسب نقش تربیتی ما برای فرزندانمان بر دیدگاه ما اثر میگذارد و رفتارمان را در برابر بچهها و انتظاراتمان از آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. روش ما در تربیت فرزند اثر مستقیمی بر عزت نفس فرزندانمان دارد، زیرا نوع ارتباط روزمرة ما با آنها را تعیین میکند بیشتر کنش و واکنشهای ما در ارتباط با فرزندانمان با توجه به تناسب ماهیت و کیفیت واکنشها، اثری بالقوه بر عزت نفس کودکانمان دارد، چه به شکل مثبت و چه به صورت منفی
در این تحقیق به جنبههای مختلف شیوههای تربیتی توجه میکنیم این جنبهها شامل ارزشهای مهمی برای خودمان، معیارهایمان، انتظاراتمان و چگونگی انجام نظارت بر فرزندانمان است.
با این بیان که رسول اکرم (ص) مقید بود که با نوجوانان و جوانان بر اساس احترام و شخصیت دادن، مسئولیت سپاری و مشورت خواهی رفتار شود و علاوه بر آن برای نسل نوخاسته تبیین شود که در راه اعتلای اسلام نسل جوان بیشترین مساعدت و همراهی را با آن بزرگوار نمودند و همینطور قرآن کریم میفرماید رسول اکرم (ص) را بهترین سرمشق بیشریت معرفی نموده است و در شخصیت رسول خدا برای شما الگویی الهی وجود دارد.
و ان شاء ا... جوانان ما با تحصیل ارزشهای الهی و معنوی روز به روز به موفقیتهای چشمگیر برسند.
مقدمه
بسیاری از مطالبی که دربارة جوانان و نوجوانان نوشته شده است بر عواملی همچون تغییرات فیزیکی روحی، و اجتماعی همراه با پریشانی و سرگردانی در این سنین تأکید دارد نه تنها مرحلة بلوغ دورانی دشوار برای نوجوانان است. بلکه والدین نیز در این دوران دچار فشارهای روانی پریشانی اضطراب و سایر دگرگونیها میشوند. نوجوانی یا بلوغ یکی از متنوعترین و پیچیدهترین چشماندازها را در این مسیر طولانی به خود اختصاص داده است. برای همة آنهایی که به نحوی با نوجوانان سر و کار دارند پاسخ به این سؤال مهم است که چه رفتاری را باید با نوجوانان در پیش بگیرند. در ابتدا اشاره میکنیم به این واقعیت که «نگرشها» و «بینشها» هستند که روشها را میآفرینند و هر شیوة رفتاری «برآیند» چشماندازهای ما نسبت به آن موضوع است. از این رو برای دستیابی به اصول صحیح رفتار با نوجوانان ابتدا نیازمند شناخت علمی آنها هستیم این مرحله خود کلید حل بسیاری از معضلات دوران نوجوانی است به عنوان مثال بیشتر مربیان تغییر و تحولات روحی نوجوان را امری غیرعادی و نگرانکننده توصیف میکنند و یا اغلب والدین از منفیگرایی فرزندان خود رنج میبرند و آن را یک حادثة بزرگ و صرفا مرتبط با خود تلقی میکنند حال آنکه به اقتضای سن بلوغ بیشتر این امور طبیعی و مرحلهای گذرا و موقت است.
لذا با شناخت ابعاد روحی نوجوان فضای یکه با ابرهای سنگین و تیره بر روابط نوجوان و دیگران سایه افکنده به روشنی میگراید و واقعبینی جایگزین بدبینی شده و حسن تفاهم به جای سوء تفاهم بر این روابط حاکم میشود.
-
محتوای فایل دانلودی:
حاوی فایل ورد قابل ویرایش
سجاد
جمعه 2 مهر 1395 ساعت 05:06